من اهل فخر فروشي نيستم.در واقع هميشه فكر ميكنم برتري خاصي نسبت به ديگران و اطرافيانم ندارم.هركي يه جور خوبه.پس اهلفخر فروشي نيستم!
———————————————————
به چشم زخم هم اعتقادي ندارم. البته شايد بهتره بگم نداشته ام ! ولي وقتي يه سري اتفاقات دسته دسته پشت سرهم ميوفته ،وقتي ادم سر هيچ و پوچ ماه ها زمين گير و بي تحرك ميشه، وقتي ميبينه بعد از خروج از يه مكان خاص و از ميان ادم هايي خاص، تا مدت ها حتي توان راه رفتن معمولي رو هم نداره.خب لابد چشم بد هم وجود داره واقعا.
نه؟!؟.نميدونم.شايدم نه.
———————————————————-
رسم دنيا رسم خوبي نيست.بي شرفه كلا!.
همين.
چقد دلم ميخاد يه معبر يوسف طوري ، يه پيشگويي چيزي كه كارش درست بوده باشه از قبل مثلا،پيش بيني كنه بفهميم قرار چي به سر اين دنياي فاني تر از فانيمون بياد! چرا؟ چون هيچي غيرممكن و نشدني نيست.اينكه ميگن اينده رو كسي نديده نميشه گفت چي ميشه، ب نظر من اين حرف خيلي يجوريه ديگه .دنيايي كه هر غيرممكنيش ممكنه ، نشد توش معنا نداره كه.
اه چقد حالم بد ميشه وقتي به دنيا نگا ميكنم. احساس ميكنم واقعا هيچ و پوچه.
واقعيتش از خدا بدم اومده.بيشتر از قبل.به هزار و يك دليل.
نه كه دشمن باشم باهاش،فقط رفتاراش انساني نيست!
نميدونم شايد خدا بودن اينجوريه.
دركش نميكنم.
يك جهان بيافريني و همه چيزو ول معطل خودت كني كه بگي من ميتونم؟؟!
يا اصن همينم چرته و همه چي يهويي و بي اساسه؟!
اه كه حالم از اين سوالا بهم ميخوره ديگه.از وقتي خودمو شناختم اينجوو سوالات عذابم داده.عذاااااب.
درباره این سایت